کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کج بیل زدن
دیکشنری فارسی به عربی
معزقة
-
کج و سنگین راه رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
تمايل
-
دارای منقار کج (شبیه عقاب)
دیکشنری فارسی به عربی
معقوف
-
جستوجو در متن
-
recurves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجذوب، کج، کج کردن، برگشته کردن
-
recurving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگشتن، کج، کج کردن، برگشته کردن
-
skews
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکاچ، کج یا اریب گذاردن، کج نگاه کردن، کج حرکت کردن، تحریف کردن
-
slanted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغزش، شیب پیدا کردن، سرازیر شدن، کج شدن، کج کردن، کج رفتن، تحریف کردن، سرازیر کردن
-
slants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خم شدن، شیب، کج، سرازیری، کجی، خط کج، سطح اریب، نگاه کج، نظر، سراشیبی، شیب پیدا کردن، سرازیر شدن، کج شدن، کج کردن، کج رفتن، تحریف کردن، سرازیر کردن
-
معزقة
دیکشنری عربی به فارسی
کج بيل , کج بيل زدن
-
acock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آکوک، کج، یک ور، بطور کج
-
recurve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشت سر گذاشتن، کج، کج کردن، برگشته کردن
-
squinnied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده، زیرچشمی نگاه کردن، کج کج نگاه کردن
-
recurved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشت سر گذاشت، کج، کج کردن، برگشته کردن
-
squinny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشمی، زیرچشمی نگاه کردن، کج کج نگاه کردن
-
squinnies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکین ها، زیرچشمی نگاه کردن، کج کج نگاه کردن