کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاردار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پشت کاردار
دیکشنری فارسی به عربی
مجتهد
-
كاهش سطح نمایندگى سیاسى (مثلا از سفیر به كاردار)
دیکشنری فارسی به عربی
خفض التمثيل الدبلوماسي
-
جستوجو در متن
-
dodecarch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داود کاردار
-
charge d'affaires
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاردار، نایب سفارت، نایب وزیر مختار
-
مجتهد
دیکشنری عربی به فارسی
سخت کوش , کوشا , کوشنده , ساعي , پشت کاردار
-
خفض التمثيل الدبلوماسي
دیکشنری عربی به فارسی
كاهش سطح نمايندگى سياسى (مثلا از سفير به كاردار)
-
diligent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت کوش، کوشا، ساعی، زحمت کش، کوشنده، پشت کاردار
-
unremitting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه، مداوم، بی امان، مدام، مصر درکار، پشت کاردار