کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژکیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژکیدن
دیکشنری فارسی به عربی
تذمر
-
جستوجو در متن
-
grumbling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گول زدن، غرغر کردن، گله کردن، ژکیدن
-
grumbles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریه می کند، گله، لندلند، ناله، غرغر کردن، گله کردن، ژکیدن
-
تذمر
دیکشنری عربی به فارسی
ژکيدن , لندلند , غرغر کردن , گله کردن , ناله , گله
-
grumble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب کردن، گله، لندلند، ناله، غرغر کردن، گله کردن، ژکیدن
-
angering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراحت، خشمگین کردن، غضبناک کردن، خونکسی را بجوش اوردن، خشمناک کردن، ژکیدن
-
angered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشمگین، خشمگین کردن، غضبناک کردن، خونکسی را بجوش اوردن، خشمناک کردن، ژکیدن
-
murmur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمزمه، غرولند، شکایت، غرغر، سخن نرم، غرولند کردن، ژکیدن، زمزمه کردن، من من کردن، غرغر کردن
-
anger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشم، عصبانیت، غضب، غیظ، براشفتگی، ستیز، برافروختگی، خلم، خشمگین کردن، غضبناک کردن، خونکسی را بجوش اوردن، خشمناک کردن، ژکیدن