کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چیره دست
دیکشنری فارسی به عربی
بارع , داهية , سيد
-
چیره شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تغلب عليه
-
چیره دستی
دیکشنری فارسی به عربی
مهارة
-
چیره شد بر
دیکشنری فارسی به عربی
استحوذ علي
-
جستوجو در متن
-
prevail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالب شدن پیروز شدن چیره شدن، چیره شدن، شایع شدن، چربیدن، مستولی شدن، غالب امدن
-
victor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیروزی، پیروز، فاتح، قهرمان، برنده مسابقه، چیره
-
victors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیروان، پیروز، فاتح، قهرمان، برنده مسابقه، چیره
-
تغلب عليه
دیکشنری عربی به فارسی
چيره شدن , پيروز شدن بر , مغلوب ساختن , غلبه يافتن
-
dextrous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dextrous، ماهر، چالاک، چیره دست، زبر دست
-
prevails
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالب است، چیره شدن، شایع شدن، چربیدن، مستولی شدن، غالب امدن
-
outrode
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیرون رفتن، در مسابقه چیره شدن، در سواری پیش افتادن از، در برابر طوفان ایستادگی کردن
-
outridden
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموش شده، در مسابقه چیره شدن، در سواری پیش افتادن از، در برابر طوفان ایستادگی کردن
-
outrides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموش کردن، در مسابقه چیره شدن، در سواری پیش افتادن از، در برابر طوفان ایستادگی کردن
-
overcame
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلبه کرد، چیره شدن، مغلوب ساختن، غلبه یافتن، برتری یافتن، غالب امدن