کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چموش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چموش
دیکشنری فارسی به عربی
عنيد
-
واژههای مشابه
-
اسب چموش
دیکشنری فارسی به عربی
غشاش
-
جستوجو در متن
-
rowdiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rowdiest، خشن، سرکش، چموش
-
roughrider
دیکشنری انگلیسی به فارسی
roughrider، سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
-
mulish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالش، چموش، قاطر مانند، لجوج، کله شق، ترشرو
-
shifting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقال، تغییر مکان دهی، بی ثبات، چموش، تغییرکننده
-
skittish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیتز، تغییر پذیر، چموش، لاسی، اهل حال، رم کننده، ترسو
-
outlaw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوعیت، یاغی، قانون شکن، متمرد، چموش، غیرقانونی اعلام کردن، یاغی شمردن
-
bolter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بولت، غربال، الک، اسب چموش، فراری، فرار، سرند
-
restive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دهنده، سرکش، کله شق، رام نشو، چموش، بی قرار
-
nappier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفاف، کلفت و پرزدار، خواب دار، قدری مست، لول، چموش
-
bolters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متشکرم، غربال، الک، اسب چموش، فراری، فرار، سرند
-
nappy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشک، ابجوی قوی، کلفت و پرزدار، خواب دار، قدری مست، لول، چموش