کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرم چرم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
leatherworker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرم ساز. کارگر چرم سازی
-
leathern
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرمی، ساخته شده از چرم، بشکل چرم
-
اصفر داکن
دیکشنری عربی به فارسی
چرم گاوميش , چرم زرد خوابدار , ضربت , گاو وحشي , زردنخودي , محکم , از چرم گاوميش , براق کردن , جلا , پوست انسان
-
جلد مدبوغ
دیکشنری عربی به فارسی
چرم جير , پارچه جير , چرم مخمل نما
-
cherem
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرم
-
leathermaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرم سازی
-
leathers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست، چرم، بند چرمی، قیش، قیش چرمی، چرمی کردن، چرم گذاشتن به، شلاق زدن
-
shagreen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاکرین، چرم دان دان، ساغری، کمیت، نوعی پارچه ابریشمی دان دان، شبیه چرم دان دان
-
buffs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوستداران، چرم گاومیش، چرم زرد خوابدار، ضربت، گاو وحشی، جلا، ضرب، براق کردن، پرداخت کردن، پرداختن
-
leather
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرم، بند چرمی، قیش، قیش چرمی، چرمی کردن، چرم گذاشتن به، شلاق زدن
-
wash leather
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستن چرم
-
leatherjack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرم زدن
-
leathercraft
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرم چرمی
-
leathermaker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرم ساز
-
leatherfishes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرم ماهی