کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاشنی زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاشنی زدن
دیکشنری فارسی به عربی
موسم
-
واژههای مشابه
-
چاشنی غذا
دیکشنری فارسی به عربی
تابل , صلصة
-
نوعی چاشنی غذا وسالا د
دیکشنری فارسی به عربی
مايونيز
-
جستوجو در متن
-
garnishing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوازم آرایشی و بهداشتی، چاشنی زدن، چاشنی زدن به، تزئین کردن، ارایش دادن
-
garnishes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوازم آرایشی و بهداشتی، ارایش، چاشنی زدن، چاشنی زدن به، تزئین کردن، ارایش دادن
-
صلصة
دیکشنری عربی به فارسی
سوس گوجه فرنگي , چاشني غذا , سوس , چاشني , اب خورش , جاشني غذا , رب , چاشني زدن به , خوشمزه کردن , نم زدن
-
sauced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزانده شده، چاشنی زدن به، نم زدن، خوش مزه کردن
-
season
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فصل، دوران، هنگام، ادویه زدن، چاشنی زدن
-
saucing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزاندن، چاشنی زدن به، نم زدن، خوش مزه کردن
-
sauce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سس، رب، چاشنی، سوس، خورش، اب خورش، جاشنی غذا، چاشنی زدن به، نم زدن، خوش مزه کردن
-
sauces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سس ها، رب، چاشنی، سوس، خورش، اب خورش، جاشنی غذا، چاشنی زدن به، نم زدن، خوش مزه کردن
-
spice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادویه جات، ادویه، چاشنی غذا، غارتگر، ادویه زدن، ادویه زدن به
-
موسم
دیکشنری عربی به فارسی
فصل , فرصت , هنگام , دوران , چاشني زدن , ادويه زدن , معتدل کردن , خودادن