کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پی درپی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پى گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
استئناف
-
پی سپار رهنورد
دیکشنری فارسی به عربی
مسافر
-
عمل پی گم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انحراف
-
پی علف گشتن
دیکشنری فارسی به عربی
علف
-
پی بردن به
دیکشنری فارسی به عربی
اثر , استنتج , نوبة
-
پی برد به
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ عِلْماً بـ
-
در تاریکی پی چیزی گشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تلمس
-
جستوجو در متن
-
pelted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوله، پی درپی زدن، پرتاب کردن، شتاب کردن، پوست کندن، پی در پی ضربت خوردن
-
fusillades
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fusillades، شلیک متوالی، تیرباران، اتش پی درپی
-
fusillade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fusillade، شلیک متوالی، تیرباران، اتش پی درپی
-
bobbled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابرو، مرتکب خطا شدن، پی درپی اشتباه کردن
-
bobbling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، مرتکب خطا شدن، پی درپی اشتباه کردن
-
bobble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بامبو، اشتباه کاری، مرتکب خطا شدن، پی درپی اشتباه کردن
-
chirrup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چیپس، جیک جیک پی درپی، چهچه، جیک جیک کردن
-
chirrups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چیپس ها، جیک جیک پی درپی، چهچه، جیک جیک کردن