کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیپ
دیکشنری فارسی به عربی
انبوب
-
جستوجو در متن
-
tobacco pipe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیپ
-
pipages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیپ ها
-
pipefuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pipefuls، باندازه یک پیپ پر
-
pipeful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله کشی، باندازه یک پیپ پر
-
calumet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکوم کردن، پیپ یا چپق صلح، نوعی چپق سرخ پوستان
-
calumets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکوم کردن، پیپ یا چپق صلح، نوعی چپق سرخ پوستان
-
pips
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیپ ها، اختلال مزاج، خال، لکه، سیفلیس، سیفیلیس، دانه یا تخم میوه هایی مثل سیب، شکستن، سراز تخم دراوردن، شکستن و باز شدن
-
pip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیپ، اختلال مزاج، خال، لکه، سیفلیس، سیفیلیس، دانه یا تخم میوه هایی مثل سیب، شکستن، سراز تخم دراوردن، شکستن و باز شدن
-
انبوب
دیکشنری عربی به فارسی
پيپ , چپق , ني , ناي , فلوت , ني زني , لوله حمل موادنفتي , ساقه توخالي گياه , ني زدن , فلوت زدن , با صداي تيز و زير حرف زدن , صفير زدن , لوله کشي کردن , لوله , لا مپ
-
pipes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله های، لوله، پیپ، نی، چپق، نای، نی زنی، لوله حمل مواد نفتی، ساقهتوخالی گیاه، نی زدن، فلوت زدن، صفیر زدن، لوله کشی کردن، با صدای تیز و زیر حرف زدن