کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پینه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پینه دوز
دیکشنری فارسی به عربی
اسکافي
-
پینه دوزی
دیکشنری فارسی به عربی
حصوة
-
پینه پا
دیکشنری فارسی به عربی
دحاس
-
پینه استخوانی گیاه
دیکشنری فارسی به عربی
نسيج
-
جستوجو در متن
-
indurating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محرک، سخت کردن، پینه خورده کردن، بی حس کردن، پوست کلفت کردن
-
indurate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دائمی، سخت کردن، پینه خورده کردن، بی حس کردن، پوست کلفت کردن
-
indurates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضمانت می شود، سخت کردن، پینه خورده کردن، بی حس کردن، پوست کلفت کردن
-
pimped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پینه پا، جاکشی کردن
-
pinioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پینه کردن، دست کسی را بستن، کفتر بند کردن، پر و بال پرنده را کندن
-
revamped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاح شد، وصله پینه کردن، دوباره رویه انداختن، نو نما کردن، دوباره وصله یا سرهم بندی کردن
-
botch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاهبرداری، سرهم بندی، وصله و پینه بدنما، کار سرهم بندی، ورم، سرهم بندی کردن، سنبل کردن، خراب کردن، از شکل انداختن
-
revamp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجدید نظر، وصله پینه کردن، دوباره رویه انداختن، نو نما کردن، دوباره وصله یا سرهم بندی کردن
-
ارنب
دیکشنری عربی به فارسی
پينه , ورم , اسم حيوان دست اموز (مثل خرگوش) , خرگوش , شکار خرگوش کردن
-
حصوة
دیکشنری عربی به فارسی
سنگ فرش , سنگ فرش کردن , پينه دوزي , شن , ريگ , ماسه , سنگ مثانه , سنگريزه , شني , شن دار , متوقف کردن , درشن دفن کردن , شن پاشيدن