کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرایه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیرایه
دیکشنری فارسی به عربی
حلية , رتوش
-
واژههای مشابه
-
زیور و پیرایه
دیکشنری فارسی به عربی
زينة
-
جستوجو در متن
-
unadorned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظیر، بی پیرایه، بی زیور
-
gauderies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gauderies، پیرایه های زیادی
-
freestanding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستقل، بی پیرایه، بی زیور، بی الایش، ساده
-
ornament
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیورآلات، زینت، زیور، ارایش، پیرایه، تزئين کردن، اراستن
-
adornment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکوراسیون، زینت، تزيين، اراستگی، پیراستگی، زیور و پیرایه
-
adornments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکوراسیون، زینت، تزيين، اراستگی، پیراستگی، زیور و پیرایه
-
حلية
دیکشنری عربی به فارسی
پيرايه , زيور , زينت , اراستن , ارايش , تزءين کردن
-
decoration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزیین، ارایشگری، اذین بندی، مدال یا نشان، تصنع، اراستگی، پیرایه
-
unaffected
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون تأثیر، بی پیرایه، بی ریا، ساده، بی تکلیف، صمیمی
-
ornaments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیور آلات، زینت، زیور، ارایش، پیرایه، تزئين کردن، اراستن
-
decorations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکوراسیون، تزیین، ارایشگری، اذین بندی، مدال یا نشان، تصنع، اراستگی، پیرایه