کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پَرچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پرچ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احکام , مسمار
-
پرچ بودن (مثل سرمیخ)
دیکشنری فارسی به عربی
احکام
-
بامیخ پرچ محکم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مسمار
-
محل پرچ یا اتصال دویاچند ورق فلزی
دیکشنری فارسی به عربی
قفل
-
جستوجو در متن
-
clinched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه، پرچ کردن، ثابت کردن، قاطع ساختن، پرچ بودن، محکم کردن
-
clinching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلینچینگ، پرچ کردن، ثابت کردن، قاطع ساختن، پرچ بودن، محکم کردن
-
prich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچ
-
clinches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلینچ ها، گروه، پرچ کردن، ثابت کردن، قاطع ساختن، پرچ بودن، محکم کردن
-
clinch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلانچ، گروه، پرچ کردن، ثابت کردن، قاطع ساختن، پرچ بودن، محکم کردن
-
احکام
دیکشنری عربی به فارسی
محکم کردن , ثابت کردن , پرچ کردن , قاطع ساختن , گروه , پرچ بودن (مثل سرميخ)
-
rivets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچین، پرچ کردن، پر چین کردن، بهم میخ زدن، محکم کردن، با میخ پرچ محکم کردن
-
riveted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچین، پرچ کردن، پر چین کردن، بهم میخ زدن، محکم کردن، با میخ پرچ محکم کردن
-
rivet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناخن، پرچ کردن، پر چین کردن، بهم میخ زدن، محکم کردن، با میخ پرچ محکم کردن
-
dowelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دونده، با میخ پرچ بهم متصل کردن