کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پَردار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پردار
دیکشنری فارسی به عربی
طيران
-
حشره پردار
دیکشنری فارسی به عربی
ذبابة
-
نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
دیکشنری فارسی به عربی
ريشة
-
جستوجو در متن
-
fledge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبرئه، پردار
-
badminton
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدمینتون، بدمینتن، نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
-
shuttlecocks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shuttlecocks، گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
-
flying fish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهی پرنده، صورت فلکی ماهی پرنده، ماهی پردار
-
plumier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آلوئه ورا، پردار، با پر اراسته، شبیه پر، کرکی، نرم
-
hackles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هک ها، کتان زن، حشره پردار، از هم باز کردن، شانه کردن، شکافتن
-
plumiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آلوئه ورا، پردار، با پر اراسته، شبیه پر، کرکی، نرم
-
plumy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعنتی، پردار، با پر اراسته، شبیه پر، کرکی، نرم
-
plumate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعنتی، پروبال دار، پردار، دارای پر وبال زیبا
-
ريشة
دیکشنری عربی به فارسی
بدمينتن , نوعي بازي تنيس باتوپ پردار , پر , پروبال , باپر پوشاندن , باپراراستن , بال دادن
-
flies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مگس ها، پرواز، مگس، پرش، حشره پردار، اونگان، پرواز کردن، پریدن، پرواز دادن، افراشتن، پراندن، بهوا فرستادن، زدن، گریختن از، فرار کردن از، در اهتراز بودن