کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوسیدن
دیکشنری فارسی به عربی
انحطاط
-
جستوجو در متن
-
puissantness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسیدن
-
jungle rot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسیدن جنگل
-
pissing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسیدن، شاشیدن
-
moldered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریخته گری، پوسیدن، خاک شدن
-
mouldering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قالب بندی، خاک شدن، پوسیدن
-
molders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قالب ها، قالب گر، پوسیدن، خاک شدن
-
rots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخها، فاسد شدن، ضایع شدن، پوسیدن، فاسد کردن
-
rot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسیدگی، فاسد شدن، ضایع شدن، پوسیدن، فاسد کردن
-
molder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجر، قالب گر، پوسیدن، خاک شدن
-
rusting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ زده، زنگ زدن، پوسیدن
-
corrode
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردن، زنگ زدن، پوسیدن، سو زاندن
-
corroding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردن، زنگ زدن، پوسیدن، سو زاندن
-
rusts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آفتابگردان، زنگ، زنگار، زنگ زدن، پوسیدن