کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پرواری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سمن
-
چارپایان پرواری
دیکشنری فارسی به عربی
طاعم
-
گوساله پرواری
دیکشنری فارسی به عربی
عجل مخصي
-
خوک پرواری
دیکشنری فارسی به عربی
خنزير
-
فربه یا پرواری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
دهن
-
پرواری کردن و ذبح کردن
دیکشنری فارسی به عربی
لحم البقر
-
جستوجو در متن
-
porkers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیورس ها، بچه خوک پرواری، خوک پرواری
-
porker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرهکر، بچه خوک پرواری، خوک پرواری
-
fatling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق شدن، بره یا گوساله و یا حیوان پرواری
-
fatted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق شده، چربی دار کردن، فربه یا پرواری کردن
-
fattens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق شدن، فربه کردن، چاق کردن، پرواری کردن، حاصلخیز کردن، کود دادن
-
fatten
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق شدن، فربه کردن، چاق کردن، پرواری کردن، حاصلخیز کردن، کود دادن
-
لحم البقر
دیکشنری عربی به فارسی
گوشت گاو , پرواري کردن و ذبح کردن , شکوه وشکايت کردن , تقويت کردن
-
سمن
دیکشنری عربی به فارسی
فربه کردن , چاق کردن , پرواري کردن , حاصل خيزکردن , کود دادن