کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرس کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرس کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حطم
-
واژههای مشابه
-
دستگاه پرس
دیکشنری فارسی به عربی
صحافة , عصارة
-
یک وعده یا پرس خوراک
دیکشنری فارسی به عربی
مساعدة علي
-
جستوجو در متن
-
عصارة
دیکشنری عربی به فارسی
دستگاه پرس , له کردن , بريدن , پاره کردن , خرد کردن
-
mangles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مگس، دستگاه پرس، له کردن، بریدن، پاره کردن، خرد کردن
-
mangle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن، دستگاه پرس، له کردن، بریدن، پاره کردن، خرد کردن
-
querying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرس و جو، پرسیدن، استنطاق کردن، تحقیق و باز جویی کردن، سر و گوش آب دادن
-
question
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوال، پرسش، سئوال، مسئله، موضوع، مطلب، استفهام، پرس، پرسیدن، پرسش کردن، تحقیق کردن، تردید کردن در
-
press
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطبوعات، فشار، پرس، چاپ، جراید، دستگاه پرس، ماشین چاپ، مطبعه، ازدحام، منگنه، ماشین فشار، جمعیت، فشار دادن، فشردن، پرس کردن، فشار وارد اوردن بر، وارد اوردن، ازدحام کردن، اتو زدن، فشار اوردن، چلاندن
-
smashed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکست خورده، ورشکست شدن، درهم شکستن، خرد کردن، شکست دادن، بشدت زدن، درهم کوبیدن، پرس کردن
-
swages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعویض ها، قالب یا پرس اهنگری، قالب ریزی کردن، بشکل قالب در اوردن
-
smashes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا، تصادم، برخورد، ضربت، ورشکست شدن، درهم شکستن، خرد کردن، شکست دادن، بشدت زدن، درهم کوبیدن، پرس کردن
-
smash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درهم کوبیدن، سر و صدا، تصادم، برخورد، ضربت، ورشکست شدن، درهم شکستن، خرد کردن، شکست دادن، بشدت زدن، پرس کردن