کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پادشاهی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تاچ پادشاهی
دیکشنری فارسی به عربی
تاج
-
حکومت پادشاهی
دیکشنری فارسی به عربی
الحکم الملکي
-
خزانه دار پادشاهی
دیکشنری فارسی به عربی
خزينة عامة
-
کلا ه پادشاهی (در ایران قدیم)
دیکشنری فارسی به عربی
تاج
-
جستوجو در متن
-
garrisoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پادشاهی، مقیم کردن، مستقر کردن
-
تاج
دیکشنری عربی به فارسی
تاج , فرق سر , بالا ي هرچيزي , حد کمال , تاج دندان , تاج گذاري کردن , پوشاندن(دندان باطلا وغيره) , تارک , کلا ه پادشاهي (در ايران قديم) , تاچ پادشاهي , تاچ پاپ , تاج ياکلا ه
-
Crown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاج پادشاهی، تاج، فرق، تاج دندان، فرق سر، ملکه، بالای هر چیزی، حد کمال، پیشانی بند، تاج گذاری کردن، پوشاندن