کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وقفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وقفه
دیکشنری فارسی به عربی
تعليق , ذراع , عصا , فترة , فجوة , محطة , مهلة , هوة , وقف
-
واژههای مشابه
-
وقفة
دیکشنری عربی به فارسی
مطرح کردن , گذاردن , قراردادن , اقامه کردن , ژست گرفتن , وانمود شدن , قيافه گرفتن , وضع , حالت , ژست , قيافه گيري براي عکسبرداري , )سوال پيچ کردن باسلوال گير انداختن
-
جستوجو در متن
-
deadlock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بن بست، وقفه، بی تکلیفی، دچار وقفه یا بیتکلیفی شدن
-
lakeless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه
-
unbrazenness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه
-
devoutless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه
-
bandlessly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه
-
unripest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه
-
unroven
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه
-
unconcurrent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه
-
unkemptly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه
-
unintermitting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون وقفه
-
immoveably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی وقفه