کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وضع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
وضع نامساعد
دیکشنری فارسی به عربی
ضعف
-
وضع الید
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِلالٌ
-
اخطا في وضع
دیکشنری عربی به فارسی
درجاي عوضي گذاشتن , گم کردن , جا گذاشتن
-
اِرْتَدَّ وَضْعٍ سابقٍ
دیکشنری عربی به فارسی
به حال اول برگشت , به وضعيت سابق برگشت
-
وضع حجر الأساس
دیکشنری عربی به فارسی
سنگ زيرين (سنگ بنا) را نهاد , كلنگ ساخت را بر زمين زد , پايه گذارى كرد , بنيانگذارى كرد , پايه ريزى كرد , تأسيس كرد
-
وضع غیر عادی
دیکشنری فارسی به عربی
شذوذ
-
قانون وضع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شرع
-
وضع شدن (قانون)
دیکشنری فارسی به عربی
شرع
-
وضع غریب و مضحک
دیکشنری فارسی به عربی
مضحک
-
وضع کردن(قانون) تصویب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شرع
-
شکم بند زنان (پس از وضع حمل)
دیکشنری فارسی به عربی
حافظة الاوراق
-
وضع احکام دینی در هر دوره و عصر
دیکشنری فارسی به عربی
توزيع
-
جستوجو در متن
-
predicament
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشکل، مخمصه، وضع نامساعد، وضع خطرناک، حالت
-
status quo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وضع موجود، وضع کنونی، موقعیت، حالت طبیعی
-
predicaments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها، مخمصه، وضع نامساعد، وضع خطرناک، حالت