کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وصلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وصلة
دیکشنری عربی به فارسی
سازوارگر , وفق دهنده , جرح و تعديل کننده
-
واژههای مشابه
-
وصله
دیکشنری فارسی به عربی
رقعة
-
وصله کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب , رقعة , قطعة , نفوذ
-
وصله پینه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تحسين
-
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تحسين
-
جستوجو در متن
-
رقعة
دیکشنری عربی به فارسی
وصله , وصله کردن , سرهم کردن
-
patchier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پچر، تکه تکه، وصله وصله، جور بجور، وصله دار
-
patchy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکه دار، تکه تکه، وصله وصله، جور بجور، وصله دار
-
patchiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاتریکترین، تکه تکه، وصله وصله، جور بجور، وصله دار
-
patch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پچ، وصله، تکه، قطعه زمین، مشمع روی زخم، مدت، زمان معین، وصله ناجور، مسخره، وصله کردن، وصله دوزی کردن، تعمیر کردن، بهم جور کردن
-
patches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه ها، وصله، تکه، قطعه زمین، مشمع روی زخم، مدت، زمان معین، وصله ناجور، مسخره، وصله کردن، وصله دوزی کردن، تعمیر کردن، بهم جور کردن
-
wissle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وصله
-
سازوارگر
دیکشنری فارسی به عربی
وصلة