کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
emblematize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرعه کشی، بطور کنایه نشان دادن، برمز وا نمود کردن
-
تکشيرة
دیکشنری عربی به فارسی
نيش وا کردن , پوزخند زدن , دام , تله , دام افکني , خنده نيشي , پوزخند , دندان نمايي
-
grin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرمی، پوزخند، خنده، نیش وا کردن، دام، دام افکنی، خنده نیشی، دندان نمایی، پوزخند زدن
-
forecast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی، پیش بینی وضع وا یا حوادی، پیش بینی کردن، طالع دیدن، از پیش اگاهی دادن یا حدی زدن
-
grins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریه می کند، پوزخند، خنده، نیش وا کردن، دام، دام افکنی، خنده نیشی، دندان نمایی، پوزخند زدن
-
pit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گودال، چاله، حفره، چاه، چال، خندق، مغاک، سیاه چال، هسته البالو و گیلاس و غیره، چال دار کردن، به رقابت وا داشتن، هسته میوه را دراوردن، در گود مبارزه قرار دادن