کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیکل دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هیکل دار
دیکشنری فارسی به عربی
متين
-
واژههای مشابه
-
هيکل
دیکشنری عربی به فارسی
شاسي اتوميل , اسکلت , کالبد , لا شه کشتي , کشتي , بدنه کشتي , تنه کشتي , کشتي سنگين وکندرو , باسنگيني ورخوت حرکت کردن , بزرگ بنظر رسيدن , پوست , قشر , پوست ميوه يا بقولا ت , کلبه , خانه رعيتي , پوست کندن , ولگردي کردن
-
هيکل عظمي
دیکشنری عربی به فارسی
کالبد , اسکلت , استخوان بندي , ساختمان , شالوده , طرح , طرح ريزي
-
هيکل السرير
دیکشنری عربی به فارسی
چهارچوب تختخواب , تختخواب
-
هيکل الطائرة
دیکشنری عربی به فارسی
بدنه , بدنه هواپيما
-
قوی هیکل
دیکشنری فارسی به عربی
عملاق , قوي , متين
-
نیرومند ودرشت هیکل
دیکشنری فارسی به عربی
کلب الاسکيمو
-
جستوجو در متن
-
متين
دیکشنری عربی به فارسی
قوي هيکل , تنومند , ستبر , هيکل دار
-
robust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قدرتمند، تنومند، ستبر، قوی هیکل، خوش بنیه، هیکل دار
-
robuster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
robuster، تنومند، ستبر، قوی هیکل، خوش بنیه، هیکل دار
-
robustest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوی، تنومند، ستبر، قوی هیکل، خوش بنیه، هیکل دار
-
کلب الاسکيمو
دیکشنری عربی به فارسی
پوست دار , خشک , نيرومند ودرشت هيکل
-
husky
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هسکی، نیرومند و درشت هیکل، خشک، پوست دار