کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هنجار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
به هنجار
دیکشنری فارسی به عربی
وضع طبيعي
-
هنجار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
طبع
-
جستوجو در متن
-
normalised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عادی شده است، هنجار، هنجار شده
-
hieronymian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنجار
-
hierological
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنجار
-
hunkerousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنجار بودن
-
normatively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنجار
-
normal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبیعی، هنجار، خط ناظم، عادی، معمولی، معمول، متوسط، ساده، به هنجار
-
normals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عادی، هنجار، خط ناظم
-
وضع طبيعي
دیکشنری عربی به فارسی
عادي , معمول , طبيعي , ميانه , متوسط , به هنجار
-
bezels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابها، گودی، پخ، هنجار، نگین دان
-
normalising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عادی کردن، طبیعی کردن، هنجار کردن، بصورت عادی و معمولی در اوردن، تحت قانون و قاعده در اوردن
-
norm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنجار، قاعده، اصل قانونی، ماخذ قانونی، مقیاس یا معیار، حد وسط
-
norms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنجارها، هنجار، قاعده، اصل قانونی، ماخذ قانونی، مقیاس یا معیار، حد وسط