کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هل دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هل دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اسلق , خطف , دفعة , زحام , عتلة , عقبة , وکزة
-
جستوجو در متن
-
shouldering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو، با شانه زور دادن، هل دادن
-
pushes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هل می دهد، فشار، هل، زور، فشار با سر، فشاربجلو، تنه، فشردن، فشار دادن، هل دادن، نشاندن، چیزی را زور دادن، با زور جلو بردن، شاخ زدن، یورش بردن
-
hitched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوست، هل دادن، تکان دادن، بستن، انداختن
-
hustling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلوغی، فشار دادن، گول زدن، هل دادن، بزور وادار کردن، تکان دادن، فریفتن، پیش بردن
-
shover
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، هل دهنده
-
hauling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشیدن، هل دادن، حمل کردن
-
push
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشار دادن، فشار، هل، زور، فشار با سر، فشاربجلو، تنه، فشردن، هل دادن، نشاندن، چیزی را زور دادن، با زور جلو بردن، شاخ زدن، یورش بردن
-
poking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، بهم زدن، زدن، هل دادن، سیخ زدن، سقلمهزدن، کنجکاوی کردن
-
shoving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، تنه زدن، هل دادن، با زور پیش بردن، پرتاب کردن، کشیدن، پرتاب شدن
-
shoulder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه، دوش، کتف، هر چیزی شبیه شانه، جناح، سفت، با شانه زور دادن، هل دادن
-
hauled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هجوم آورد، کشیدن، هل دادن، حمل کردن
-
hustles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوس، فشار، تکان، شتاب، زور، فشار دادن، گول زدن، هل دادن، بزور وادار کردن، تکان دادن، فریفتن، پیش بردن
-
زحام
دیکشنری عربی به فارسی
هل دادن , فشار دادن , تکان دادن , بزور وادار کردن , پيش بردن , فريفتن , گول زدن , تکان , شتاب , عجله , فشار , زور