کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هجوم بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هجوم بردن
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
واژههای مشابه
-
هجوم خاطف
دیکشنری عربی به فارسی
حمله رعد اسا , حمله رعد اسا کردن
-
هجوم مضاد
دیکشنری عربی به فارسی
حمله متقابل , حمله متقابل کردن
-
هجوم اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
مداهمة
-
هجوم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اغز
-
هجوم اوردن بر
دیکشنری فارسی به عربی
هاجم
-
اِحْتَجَّ علي هجومِ المشاغبينَ
دیکشنری عربی به فارسی
نسبت به حمه شورشيان اعتراض کرد
-
هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو
دیکشنری فارسی به عربی
انفصالي
-
جستوجو در متن
-
attacking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هجوم بردن، مهاجم، پرحمله
-
rushed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجله داشت، هجوم بردن، برسر چیزی پریدن، خیز زدن
-
rushing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجله دارد، هجوم بردن، برسر چیزی پریدن، خیز زدن
-
اندفاع
دیکشنری عربی به فارسی
ني بوريا , بوريا , انواع گياهان خانواده سمار , يک پر کاه , جزءي , حمله , يورش , حرکت شديد , ازدحام مردم , جوي , جويبار , هجوم بردن , برسر چيزي پريدن , کاري را با عجله و اشتياق انجام دادن
-
rushes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا می کند، یورش، حمله، یک پر کاه، تعجیل، جویبار، ازدحام مردم، فشار، خیز، بوریا، نی بوریا، انواع گیاهان خانواده سمار، حرکت شدید، جوی، هجوم بردن، برسر چیزی پریدن، خیز زدن