کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نگهبانی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نگهبانی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
وصيفة
-
جستوجو در متن
-
chaperoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاپرنود، نگهبانی کردن
-
chaperoning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
chaperoning، نگهبانی کردن
-
sentineled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرستاده شده، نگهبانی کردن
-
sentineling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرستادن نامه، نگهبانی کردن
-
watching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشا کردن، مراقبت کردن، مواظب بودن، بر کسی نظارت کردن، پاسداری کردن، نگهبانی دادن، نگهبان بودن، پاییدن
-
sentinels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبانان، نگهبان، دیده بان، کشیک، قراول، سربازمحافظ، نگهبانی کردن
-
watch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشا کردن، ساعت، دیدبان، مراقبت، کشیک، پاسداری، مدت کشیک، ساعت جیبی و مچی، پاس، مراقبت کردن، مواظب بودن، بر کسی نظارت کردن، پاسداری کردن، نگهبانی دادن، نگهبان بودن، پاییدن
-
مرافق
دیکشنری عربی به فارسی
سرپرست , همراه , ملا زم , مواظب , وابسته , همراه همدم , هم نشين , پهلو نشين , معاشرت کردن , همراهي کردن , گاردمحافظ , ملتزمين , اسکورت , نگهبان , بدرقه , همراهي کردن(با)نگهباني کردن(از) , اسکورت کردن
-
watches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساعت، دیدبان، مراقبت، کشیک، پاسداری، مدت کشیک، ساعت جیبی و مچی، پاس، مراقبت کردن، مواظب بودن، بر کسی نظارت کردن، پاسداری کردن، نگهبانی دادن، نگهبان بودن، پاییدن
-
chaperon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاپرن، همراه دختران جوان رفتن، اسکورت، نگهبان یاملازم خانم های جوان، نگهبانی کردن
-
chaperones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
chaperones، همراه دختران جوان رفتن، اسکورت، شخصی که همراه خانم های جوان میرود، نگهبان یاملازم خانم های جوان، نگهبانی کردن
-
chaperone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاپرن، همراه دختران جوان رفتن، اسکورت، شخصی که همراه خانم های جوان میرود، نگهبان یاملازم خانم های جوان، نگهبانی کردن
-
وصيفة
دیکشنری عربی به فارسی
شخصي که همراه خانم هاي جوان ميرود , نگهبان ياملا زم خانم هاي جوان , نگهباني کردن , همراه دختران جوان رفتن (براي حفاظت انها) , اسکورت