کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نگاهداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نگاهداری
دیکشنری فارسی به عربی
اتزان , دعم , عيش , قبضة
-
واژههای مشابه
-
محل نگاهداری اطفال شیر خوار
دیکشنری فارسی به عربی
حضانة
-
بتونه سربی (برای نگاهداری قاب شیشه)
دیکشنری فارسی به عربی
جيء
-
جستوجو در متن
-
internment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویزیت، توقیف، نگاهداری
-
maintainable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل نگهداری، نگهداشت پذیر، قابل نگاهداری
-
internments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بین المللی، توقیف، نگاهداری
-
retention
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احتباس، نگهداری، ابقاء، نگاهداری، حافظه
-
babysit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بچه نگهدار، بچهداری کردن، از بچه نگاهداری کردن
-
baby-sit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بچه نشستن، بچهداری کردن، از بچه نگاهداری کردن
-
retainer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهدارنده، ملازم، گیره، حکم نگاهداری و ضبط، مستخدم
-
retainers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهدارنده ها، ملازم، گیره، حکم نگاهداری و ضبط، مستخدم
-
keep
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگاه داشتن، نگاهداری، توجه، حفاظت، علوفه، امانت داری، حفظ کردن، ادامه دادن، اداره کردن، نگه داری کردن، مداومت بامری دادن، جلو گیری کردن
-
nurseries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودکستان، گلخانه، پرورشگاه، قلمستان، شیر خوارگاه، نوزادگاه، محل نگاهداری اطفال شیر خوار