کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوسان کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوسان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تذبذب , تردد , ذراع , صخرة
-
واژههای مشابه
-
نوسان صدا
دیکشنری فارسی به عربی
تعديل
-
نوسان داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تقلب
-
میدان نوسان
دیکشنری فارسی به عربی
غزارة
-
نوسان نما
دیکشنری فارسی به عربی
مجال
-
جستوجو در متن
-
fluctuates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان دارد، نوسان داشتن، نوسان کردن، ثابت نبودن، با و پایین رفتن، موج زدن، بی ثبات بودن، روی امواج بالا و پایین رفتن
-
fluctuated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان یافته، نوسان داشتن، نوسان کردن، ثابت نبودن، با و پایین رفتن، موج زدن، بی ثبات بودن، روی امواج بالا و پایین رفتن
-
wavered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان داد، فتور پیدا کردن، متزلزل شدن، دو دل بودن، تردید پیدا کردن، نوسان کردن
-
swaying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسان، تاب خوردن، در نوسان بودن، سلطهحکومت کردن، متمایل شدن بعقیدهای، این سو و ان سو جنبیدن
-
waver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، تبصره قانون، فتور پیدا کردن، متزلزل شدن، دو دل بودن، تردید پیدا کردن، نوسان کردن
-
undulates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد، تموج داشتن، موج دار کردن، نوسان داشتن
-
undulated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجدار، تموج داشتن، موج دار کردن، نوسان داشتن
-
undulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خم شدن، تموج داشتن، موج دار کردن، نوسان داشتن