کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوزاد حشره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نوزاد حشره
دیکشنری فارسی به عربی
يرقة
-
واژههای مشابه
-
حیوان نوزاد
دیکشنری فارسی به عربی
صغار السمک
-
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده
دیکشنری فارسی به عربی
اجهاض
-
جستوجو در متن
-
larvas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاروها، کرم، کرم حشره، نوزاد حشره، لیسه
-
larvae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاروها، کرم، کرم حشره، نوزاد حشره، لیسه
-
يرقة
دیکشنری عربی به فارسی
کرم صدپا , تراکتور زنجيري , بشکل کرم صد پا حرکت کردن , کرم حشره , نوزاد , بچه مگس , زحمتکش , خوراک , خواربار , کوتوله , مزدور , نويسنده مزدور , زمين کندن , جستجو کردن , جان کندن , ازريشه کندن يا دراوردن , قلع کردن , از کتاب استخراج کردن , خوردن , غذا...
-
grub
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرب، خوراک، مزدور، کرم حشره، نوزاد، بچه مگس، کوتوله، نویسنده مزدور، خوشهچین، جان کندن، زمین کندن، جستجو کردن، قلع کردن، از کتاب استخراج کردن، خوردن، خوراک دادن، از ریشه کندن یا دراوردن
-
grubs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گربها، خوراک، مزدور، کرم حشره، نوزاد، بچه مگس، کوتوله، نویسنده مزدور، خوشهچین، جان کندن، زمین کندن، جستجو کردن، قلع کردن، از کتاب استخراج کردن، خوردن، خوراک دادن، از ریشه کندن یا دراوردن