کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نعل زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چهار نعل
دیکشنری فارسی به عربی
رکض
-
نعل اسب
دیکشنری فارسی به عربی
حذاء , حذوة الحصان
-
چهار نعل رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
فصل
-
نعل (معمولا انرا نشان خوشبختی میدانند)
دیکشنری فارسی به عربی
حذوة الحصان
-
جستوجو در متن
-
تخت زدن
دیکشنری فارسی به عربی
نعل
-
حذاء
دیکشنری عربی به فارسی
کفش , نعل اسب , کفش پوشيدن , داراي کفش کردن , نعل زدن به
-
shoeing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کفش کشی، نعل زدن به، دارای کفش کردن
-
caulking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کتک زدن، مسدود کردن، چرت زدن، نعل زدن، درز گرفتن، اب بندی کردن، بتونه کاری کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن
-
caulked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفه شده، مسدود کردن، چرت زدن، نعل زدن، درز گرفتن، اب بندی کردن، بتونه کاری کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن
-
caulks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاول، مسدود کردن، چرت زدن، نعل زدن، درز گرفتن، اب بندی کردن، بتونه کاری کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن
-
caulk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلفت کردن، مسدود کردن، چرت زدن، نعل زدن، درز گرفتن، اب بندی کردن، بتونه کاری کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن
-
calks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلسیم، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، مسدود کردن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن
-
calking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کالکینگ، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، مسدود کردن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن
-
calk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کالک، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، مسدود کردن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن