کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نصفه
دیکشنری فارسی به عربی
نصف
-
واژههای مشابه
-
نصفه در
دیکشنری فارسی به عربی
فتحة
-
نصفه کاره
دیکشنری فارسی به عربی
نصف الطريق
-
جستوجو در متن
-
نصف الطريق
دیکشنری عربی به فارسی
نيمه راه , اندکي , نصفه کاره
-
halfway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه راه، نصفه کاره، نیم راه، اندکی
-
halves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه، نیمی، نیم، نصف، نصفه، طرف، شقه، شریک
-
moieties
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزء، نصفه، عیال، نصف، نیم، بخش، قسمت مساوی، نیمه
-
half-moon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیم ماه، هر چیز هلالی شکل، تربیع اول وثانی، نصفه ماه
-
halfmoon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نصف ماه، هر چیز هلالی شکل، تربیع اول وثانی، نصفه ماه
-
moiety
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزء، نصفه، عیال، نصف، نیم، بخش، قسمت مساوی، نیمه
-
half
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیم، نیمه، نیمی، نصف، نصفه، طرف، شقه، شریک، بطور ناقص، ناقص
-
نصف
دیکشنری عربی به فارسی
نيم , نصفه , سو , طرف , شريک , ناقص , نيمي , بطور ناقص , نيمه , نصف , بخش , قسمت مساوي
-
hatch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دریچه، روزنه، نتیجه، نصفه در، جوجه گیر ی، درامد، خش، هاشور زدن، تخم گذاشتن، روی تخم نشستن، خط انداختن، اندیشیدن، ایجاد کردن، تخم دادن، جوجه بیرون امدن