کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخست زاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دردرجه نخست
دیکشنری فارسی به عربی
اول
-
نخست وزیر
دیکشنری فارسی به عربی
رييس الوزراء ، رئيس الوزراء
-
اولویت نخست
دیکشنری فارسی به عربی
الأسبقية الأولى
-
كفیل نخست وزیرى
دیکشنری فارسی به عربی
رئيس الوزراء بالوكالة
-
به مقام نخست رسید
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَلَّ مَرکزَ الأوَلَ
-
رئیس دولت (رئیس جمهور یا نخست وزیر)
دیکشنری فارسی به عربی
رئيس الحكومة
-
مقام اول (نخست) را کسب کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَلَّ مَرکزَ الأوَلَ
-
جای نخست را در … به خود اختصاص داد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَلَّ مَکانَ الصَّدارَة في
-
جستوجو در متن
-
cousin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمو زاده، خاله زاده، عمه زاده، پسرعمو یا دختر عمو، پسردایی یا دختر دایی
-
gentleman's gentleman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نجیب زاده نجیب زاده
-
blue-blooded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشراف زاده، نجیب زاده، اصیل
-
patricians
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طوطی ها، نجیب زاده، اعیان زاده
-
noblemen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نجیب زاده ها، نجیب زاده
-
Junker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یونکر، جوان نجیب زاده المانی، اصیل زاده المانی