کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامطلوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نامطلوب
دیکشنری فارسی به عربی
مکروه
-
واژههای مشابه
-
اثر نامطلوب باقی گذاردن
دیکشنری فارسی به عربی
جرة
-
بهره برداری نامطلوب
دیکشنری فارسی به عربی
إساءة الإستغلال
-
جستوجو در متن
-
unsubstantialization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامطلوب بودن
-
unfestive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامطلوب
-
unsureness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامطلوب بودن
-
إساءة الإستغلال
دیکشنری عربی به فارسی
بهره برداري نامطلوب
-
مکروه
دیکشنری عربی به فارسی
نامطلوب , ناخوش ايند , ناخواسته
-
unfavorable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامطلوب، نامساعد، بد، نا مطلوب، بد قیافه، نامیمون، برعکس، زشت
-
unfavourable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامطلوب، نامساعد، بد، نا مطلوب، بد قیافه، نامیمون، برعکس، زشت
-
jarred
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرارد، لرزیدن صدای ناهنجار، طنین انداختن، اثر نامطلوب باقی گذاردن، مرتعش شدن، تصادف کردن، ناجور بودن، نزاع کردن، تکان دادن، لرزاندن
-
jarring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
jarring، لرزیدن صدای ناهنجار، طنین انداختن، اثر نامطلوب باقی گذاردن، مرتعش شدن، تصادف کردن، ناجور بودن، نزاع کردن، تکان دادن، لرزاندن
-
jars
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیشه ها، تکان، لرزه، بلونی، کوزه دهن گشاد، سبو، خم، شیشه دهن گشاد، جنبش، دعوا و نزاع، لرزیدن صدای ناهنجار، طنین انداختن، اثر نامطلوب باقی گذاردن، مرتعش شدن، تصادف کردن، ناجور بودن، نزاع کردن، تکان دادن، لرزاندن