کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
میدان یا محوطه جنگ
دیکشنری فارسی به عربی
سهل
-
میدان محل معامله
دیکشنری فارسی به عربی
ميدان
-
حریف را از میدان درکردن
دیکشنری فارسی به عربی
خدعة
-
میدان مسابقات (در روم قدیم)
دیکشنری فارسی به عربی
صالة
-
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یا ورزشگاهها
دیکشنری فارسی به عربی
مدرج
-
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان و غیره
دیکشنری فارسی به عربی
جزيرة
-
جستوجو در متن
-
battlefields
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان های جنگی، میدان جنگ، میدان، رزمگاه، نبردگاه، عرصه منازعه، مصاف، میدان جنگ/میدان نبرد
-
flying field
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان پرواز، میدان فرودگاه
-
plazas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
plazas، میدان، میدان عمومی، بازار، میدان محل معامله
-
battlegrounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان های نبرد، نبردگاه، میدان جنگ، رزمگاه، عرصه منازعه، میدان جنگ/میدان نبرد
-
battlefield
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان جنگ، میدان، رزمگاه، نبردگاه، عرصه منازعه، مصاف، میدان جنگ/میدان نبرد
-
field of force
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمینه نیروی، میدان نیرو، میدان نیروی مغناطیسی
-
roundabout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان
-
battlefront
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان جنگ
-
field sandbur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندوبور میدان