کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَوْجُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
موج اسلام خواهی
دیکشنری فارسی به عربی
التيار السلامي
-
موج بزرگ اب
دیکشنری فارسی به عربی
موجة
-
بصورت موج درامدن
دیکشنری فارسی به عربی
موجة
-
موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی
دیکشنری فارسی به عربی
مايکرويف
-
موج زدن (از اب یا جمعیت یا ابر)
دیکشنری فارسی به عربی
موجة
-
جستوجو در متن
-
billows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیلدها، موج، موج در یا، موج بزرگ اب، خیزاب، موج بلند، خیز، بصورت موج درامدن، موج زدن، موجدار بودن
-
billow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد، موج، موج در یا، موج بزرگ اب، خیزاب، موج بلند، خیز، بصورت موج درامدن، موج زدن، موجدار بودن
-
surges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزایش می یابد، موج، موج خروشان، موج بلند، موج غلتان، جریان مخالف، برق موجی از هوا، جریان سریع و غیر عادی، تشکیل موج دادن، موجدار بودن، خروشان بودن، موج زدن
-
backwashes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
backwashes، موج، مراجعت موج
-
tidal wave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موج های بسیار بزرگ، موج کشند
-
backwash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشت سر هم، موج، مراجعت موج
-
billowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیلوند، بصورت موج درامدن، موج زدن، موجدار بودن
-
surging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا رفتن، تشکیل موج دادن، موجدار بودن، خروشان بودن، موج زدن
-
billowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باریک، بصورت موج درامدن، موج زدن، موجدار بودن
-
مايکرويف
دیکشنری عربی به فارسی
کهموج , موج خيلي کوچک الکترومغناطيسي , ريز موج