کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤصل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
موصل
دیکشنری عربی به فارسی
متصل کردن , پيوستن , پيوند زدن , ازدواج کردن , گراييدن , متحد کردن , در مجاورت بودن
-
جستوجو در متن
-
mosul
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موصل
-
گراییدن
دیکشنری فارسی به عربی
موصل
-
در مجاورت بودن
دیکشنری فارسی به عربی
موصل
-
ازدواج کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تزوج , موصل
-
Bull Moose Party
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حزب موصل برو
-
متصل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انطبق , جاور , مغلاة , موصل
-
پیوند زدن
دیکشنری فارسی به عربی
فساد , موصل , هجن
-
متحد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اتحاد , اتحد , حليف , فرقة , قطيع , مساهم , موصل
-
پیوستن
دیکشنری فارسی به عربی
اربط , اسمنة , التزم به , تعلق , جاور , حليف , شريک , شق , لحام , مزيد , ملحق , موسسة فرعية , موصل , نوع