کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موقتا تعطیل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موقتا تعطیل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عتلة
-
واژههای مشابه
-
موقتا ماندن
دیکشنری فارسی به عربی
اکذوبة
-
جستوجو در متن
-
intermitting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوقف کردن، قطع کردن، گسیختن، موقتا تعطیل کردن، نوبت داشتن، نوبت شدن
-
intermit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستن، قطع کردن، گسیختن، موقتا تعطیل کردن، نوبت داشتن، نوبت شدن
-
intermitted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجبور شدم، قطع کردن، گسیختن، موقتا تعطیل کردن، نوبت داشتن، نوبت شدن
-
intermits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوقف می شود، قطع کردن، گسیختن، موقتا تعطیل کردن، نوبت داشتن، نوبت شدن
-
recessed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محصور، تنفس کردن، پس رفت کردن، موقتا تعطیل کردن، طاقچه ساختن، مرخصی گرفتن
-
recesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکود، تنفس، فترت، گوشه، عقب نشینی، دوره فترت، تو رفتگی، طاقچه، پس زنی، تعطیل موقتی، کنار، تو رفتگی در دیوار، باز گشت، تنفس کردن، پس رفت کردن، موقتا تعطیل کردن، طاقچه ساختن، مرخصی گرفتن