کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهاجرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهاجرت
دیکشنری فارسی به عربی
استعمار , حجرة
-
واژههای مشابه
-
مهاجرت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
استعمر , زرع , هاجر
-
مهاجرت کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مهاجر
-
مهاجرت کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِرتَحَلَ
-
مهاجرت کردن (بکشور دیگر)
دیکشنری فارسی به عربی
هاجر
-
وابسته به مهاجرت
دیکشنری فارسی به عربی
مهاجر
-
مهاجرت (مرغان یا حشرات)
دیکشنری فارسی به عربی
طيران
-
جستوجو در متن
-
out-migration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارج مهاجرت، مهاجرت
-
migratory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهاجرت، وابسته به مهاجرت، مهاجرت کننده، جابجا شونده
-
exoduses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروج، مهاجرت، مهاجرت دسته جمعی، سفرخروج
-
emigrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهاجرت می کند، مهاجرت کردن، بکشور دیگر رفتن، میهن گزیدن
-
emigrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهاجرت کرد، مهاجرت کردن، بکشور دیگر رفتن، میهن گزیدن
-
emigrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهاجرت کنید، مهاجرت کردن، بکشور دیگر رفتن، میهن گزیدن