کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منفذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منفذ
دیکشنری عربی به فارسی
مجري , مامور اجرا , وصي , قيم , مزغل ساختن , سوراخ ديده باني ايجاد کردن , مزغل , سوراخ سنگر , سوراخ ديدباني , راه گريز , مفر , روزنه
-
منفذ
دیکشنری فارسی به عربی
ثقب , مسام
-
جستوجو در متن
-
مامور اجرا
دیکشنری فارسی به عربی
منفذ
-
مزغل ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
منفذ
-
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
منفذ
-
سوراخ سنگر
دیکشنری فارسی به عربی
منفذ
-
سوراخ دیدبانی
دیکشنری فارسی به عربی
منفذ
-
وصی
دیکشنری فارسی به عربی
ادر , منفذ
-
قیم
دیکشنری فارسی به عربی
منفذ , ولي الامر
-
مفر
دیکشنری فارسی به عربی
عادم , منفذ
-
راه گریز
دیکشنری فارسی به عربی
فسحة , منفذ
-
مجری
دیکشنری فارسی به عربی
اداري , مدير تنفيذي , منفذ
-
مزغل
دیکشنری فارسی به عربی
ثقب , کوة , منفذ
-
embrasure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاذبه، سوراخ برج یا سنگر، در اغوش گیری، منفذ پنجره یادر، سوراخ جا، دارای منفذ کردن