کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتسب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
relegate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن، واگذار کردن، منتسب کردن، طبقه بندی کردن، انداختن
-
relegates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رد می شود، واگذار کردن، منتسب کردن، طبقه بندی کردن، انداختن
-
relegated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاهش یافته است، واگذار کردن، منتسب کردن، طبقه بندی کردن، انداختن
-
related
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط، وابسته، مقارن، منتسب، منسوب، خودمانی
-
refers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشاره دارد، مراجعه کردن، منسوب بودن، عطف کردن، ذکر کردن، بازگشت دادن، رجوع کردن به، منتسب کردن، عطف کردن به، فرستا دن
-
referring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشاره، مراجعه کردن، منسوب بودن، عطف کردن، ذکر کردن، بازگشت دادن، رجوع کردن به، منتسب کردن، عطف کردن به، فرستا دن
-
refer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مراجعه کنید، مراجعه کردن، منسوب بودن، عطف کردن، ذکر کردن، بازگشت دادن، رجوع کردن به، منتسب کردن، عطف کردن به، فرستا دن
-
bound
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدود است، کران، حد، مرز، خیز، سرحد، جست و خیز، هممرز بودن، محدود کردن، جهیدن، مجاور بودن، خیز زدن، محدود ساختن، موظف، مقید، بسته، اماده رفتن، منتسب، باقید و بند بسته شده