کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منازعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
منازعه
دیکشنری فارسی به عربی
التماس , کفاح , نقاش
-
جستوجو در متن
-
نقاش
دیکشنری عربی به فارسی
بحث , مذاکرات پارلماني , منازعه , مناظره کردن , مباحثه کردن
-
unquestionable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون تردید، محقق، غیرقابل منازعه، رد نکردنی
-
bicker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، دعوا و منازعه، سر و کله زدن، ستیزه کردن، سرشاخ کردن
-
unquestioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون شک، محقق، غیرقابل اعتراض، غیرقابل منازعه، رد نکردنی
-
کفاح
دیکشنری عربی به فارسی
ستيز , کشاکش , تقلا کردن , کوشش کردن , دست وپا کردن , منازعه , کشمکش , تنازع
-
bickers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیکرز، دعوا و منازعه، سر و کله زدن، ستیزه کردن، سرشاخ کردن
-
التماس
دیکشنری عربی به فارسی
التماس , استدعا , دادخواست , منازعه , مشاجره , مدافعه , عذر , بهانه , تقاضا , پيشنهاد , وعده مشروط , ادعا
-
battlegrounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان های نبرد، نبردگاه، میدان جنگ، رزمگاه، عرصه منازعه، میدان جنگ/میدان نبرد
-
battlefield
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان جنگ، میدان، رزمگاه، نبردگاه، عرصه منازعه، مصاف، میدان جنگ/میدان نبرد
-
battlefields
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان های جنگی، میدان جنگ، میدان، رزمگاه، نبردگاه، عرصه منازعه، مصاف، میدان جنگ/میدان نبرد