کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملقب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ملقب ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
اهل (فعل ماض)
-
ملقب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کنية
-
جستوجو در متن
-
nicknack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عروسک، کنیه، کنیه دادن، ملقب کردن
-
entitling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دادن حق، حق دادن مستحق دانستن، لقب دادن، ملقب ساختن، نام نهادن، نامیدن
-
اهل (فعل ماض)
دیکشنری عربی به فارسی
حق دادن مستحق دانستن , لقب دادن , ملقب ساختن , نام نهادن , ناميدن
-
entitle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حق داشتن، حق دادن مستحق دانستن، لقب دادن، ملقب ساختن، نام نهادن، نامیدن
-
کنية
دیکشنری عربی به فارسی
نام , اسم , لقب , نامگذاري , وجه تسميه , کنيه , نام خودماني , کنيه دادن , ملقب کردن
-
entitles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حق امتیاز، حق دادن مستحق دانستن، لقب دادن، ملقب ساختن، نام نهادن، نامیدن
-
call
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ زدن، صدا، دعوت، ندا، احضار، بانگ، فریاد، نامبری، طلب، صدا زدن، نامیدن، فرا خواندن، احضار کردن، ملقب کردن، خواستن، خواندن
-
calls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماس می گیرد، صدا، دعوت، ندا، احضار، بانگ، فریاد، نامبری، طلب، صدا زدن، نامیدن، فرا خواندن، احضار کردن، ملقب کردن، خواستن، خواندن