کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملازم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
attending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت کننده، ملازم
-
inseparable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدایی ناپذیر، جدا نشدنی، لاینفک، ملازم
-
inherent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذاتی، طبیعی، اصلی، ملازم، چسبنده
-
gillie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیلی، کلفت، ملازم، خادم، نوکر یکی از روسای کوهستانی
-
varlets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلابی، ملازم، خدمتکار، ادم پست و رذل
-
retainer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهدارنده، ملازم، گیره، حکم نگاهداری و ضبط، مستخدم
-
retainers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهدارنده ها، ملازم، گیره، حکم نگاهداری و ضبط، مستخدم
-
varlet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرانسوی، ملازم، خدمتکار، ادم پست و رذل
-
paranymph
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارامیسم، ساقدوش، دختر ملازم عروس به خانه داماد
-
valet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروغ گفتن، نوکر، پیشخدمت مخصوص، ملازم، پیشخدمتی کردن
-
matron of honor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادر افتخار، ساقدوش عروس، بانوی محترمه ملازم عروس
-
assiduous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت گیرانه، زحمت کش، دارای پشتکار، ساعی، ملازم
-
maid of honor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوشیزه افتخار، ندیمه، ندیمه در باری، ساقدوش یا ملازم عروس
-
menad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مناد، حوریان زیبای ملازم دیونیسوس، زنان باده گسار، زن باده گسار
-
maenads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرداد، حوریان زیبای ملازم دیونیسوس، زنان باده گسار، زن باده گسار