کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقوا
دیکشنری فارسی به عربی
کارتون , ورق المقوي
-
جستوجو در متن
-
corrugated cardboard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارتن مقوا
-
cardboard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقوا، مقوای نازک
-
ورق المقوي
دیکشنری عربی به فارسی
مقوا , مقواي نازک
-
paperboard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقوا، کاغذ مقوایی
-
cartons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارتن، مقوا، جعبه مقوایی، جاکاغذی
-
کارتون
دیکشنری عربی به فارسی
مقوا , جعبه مقوايي , جاکاغذي , کارتن
-
paperboards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاغذ دیواری، مقوا، کاغذ مقوایی
-
pasteboard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقوا، کارت ویزیت، کاغذ مقوایی، ورقبازی، قلابی
-
pasteboards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه ها، مقوا، کارت ویزیت، کاغذ مقوایی، ورقبازی، قلابی
-
boards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخته ها، تخته، تابلو، هيئت مدیره، اغذیه، میز غذا، غذای روی میز، میزشور یادادگاه، هيئت عامله یاامنا، هيئت بازرگانی، تخته یا مقوا و یا هر چیز مسطح، سوار شدن، بکنار کشتی امدن، پانسیون شدن، خوراک دادن، تخته بندی کردن، تخته پوش کردن
-
board
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیئت مدیره، تخته، تابلو، هيئت مدیره، اغذیه، میز غذا، غذای روی میز، میزشور یادادگاه، هيئت عامله یاامنا، هيئت بازرگانی، تخته یا مقوا و یا هر چیز مسطح، سوار شدن، بکنار کشتی امدن، پانسیون شدن، خوراک دادن، تخته بندی کردن، تخته پوش کردن