کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقاوم
دیکشنری فارسی به عربی
حجر صلب
-
واژههای مشابه
-
وعاء مقاوم للحرارة
دیکشنری عربی به فارسی
نوعي غذاي مرکب از گوشت وارد , ظرف خوراک پزي سفالي ياشيشه اي
-
مقاوم دربرابر مرض بر اثر تلقیح واکسن
دیکشنری فارسی به عربی
منيع
-
جستوجو در متن
-
resistors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاومت ها، مقاومت، عنصر مقاوم، اسباب مقاوم در برابر برق
-
resistor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاومت، عنصر مقاوم، اسباب مقاوم در برابر برق
-
resistableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاوم بودن
-
resistability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاوم بودن
-
resistent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاوم
-
resistantes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاوم است
-
resistantly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاوم است
-
refractory-lined
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاوم در برابر جوشکاری
-
tigerproof
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاوم در برابر ببر
-
musicproof
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موسیقی مقاوم