کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مع القصه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مع مع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مستوي واطي
-
مع السلامة
دیکشنری عربی به فارسی
چيزهاي کناري ياثانوي , فرعي , خداحافظ
-
مع التيار
دیکشنری عربی به فارسی
پايين رود
-
اثر (مع الشد)
دیکشنری عربی به فارسی
بيدار کردن , برانگيختن , تحريک کردن , خشمگين کردن , ازجادربردن , اوقات تلخي کردن کردن , بدتر کردن , تشديدکردن , خشمگين , براشفتن , القاء کردن , دامن زدن , برافروختن , ازاردادن , اذيت کردن , کسي را دست انداختن , سخنان نيشدارگفتن , اذيت , پوش دادن مو
-
اجل (مع الشد)
دیکشنری عربی به فارسی
بوقت ديگر موکول کردن , خاتمه يافتن(جلسه) , موکول بروز ديگر شدن , عقب انداختن , بتعويق انداختن , موکول کردن , پست تر دانستن , در درجه دوم گذاشتن
-
مارس الجنس مع
دیکشنری عربی به فارسی
گاييدن , سپوختن
-
أجري حِواراً مَعَ
دیکشنری عربی به فارسی
گفتگو کرد با , مذاکره کرد با
-
أجري محادَثاتٍ مع ممثّلي…
دیکشنری عربی به فارسی
با نمايندگان … گفتگو (مذاکره) کرد , با فرستادگان … مذاکره نمود
-
مع الإحتفاظ بـ
دیکشنری عربی به فارسی
با حفظ , با رعايتِ , با محفوظ دانستنِ