کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معاینه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معاینه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افحص
-
واژههای مشابه
-
معاینه عمومی
دیکشنری فارسی به عربی
فحص
-
جستوجو در متن
-
افحص
دیکشنری عربی به فارسی
امتحان کردن , بازرسي کردن , معاينه کردن , بازجويي کردن , ازمودن , ازمون کردن
-
examine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معاینه کردن، امتحان کردن، بازرسی کردن، ازمودن، ازمون کردن، باز جویی کردن
-
examined
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مورد بررسی قرار گرفت، امتحان کردن، بازرسی کردن، معاینه کردن، ازمودن، ازمون کردن، باز جویی کردن
-
examines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بررسی می کند، امتحان کردن، بازرسی کردن، معاینه کردن، ازمودن، ازمون کردن، باز جویی کردن
-
auscultate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احضار، گوش دادن، معاینه کردن
-
auscultates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویشن، گوش دادن، معاینه کردن
-
auscultating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احتیاط، گوش دادن، معاینه کردن
-
auscultated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محاسبه شده، گوش دادن، معاینه کردن
-
postmortem
دیکشنری انگلیسی به فارسی
postmortem، معاینه پس از مرگ، مرده را معاینه وکالبد شکافی کردن، پس از مرگ، پس از واقع
-
post-mortem
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بعد از مرگ، معاینه پس از مرگ، مرده را معاینه وکالبد شکافی کردن، پس از مرگ، پس از واقع
-
تفتيش
دیکشنری عربی به فارسی
بازرسي , تفتيش , بازديد , معاينه , سرکشي , روفتن , جاروب کردن , زدودن , از اين سو بان سوحرکت دادن , بسرعت گذشتن از , وسعت ميدان ديد , جارو