کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معاشرت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معاشرت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
زمالة , شريک , مرافق
-
واژههای مشابه
-
خوش معاشرت
دیکشنری فارسی به عربی
لطيف
-
معاشرت کرد با
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَکّ بـ
-
جستوجو در متن
-
companioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همراهی، معاشرت کردن، همراهی کردن
-
companioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همدم، معاشرت کردن، همراهی کردن
-
implicating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معاشرت، گرفتار کردن، دلالت کردن بر، مشمول کردن، بهم پیچیدن، مستلزم بودن
-
intercommunicated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصاحبه شده، مرتبط بودن با، مراوده داخلی داشتن، مبادله کردن، امیزش کردن، معاشرت کردن
-
intercommunicates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعامل می کند، مرتبط بودن با، مراوده داخلی داشتن، مبادله کردن، امیزش کردن، معاشرت کردن
-
associating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همکاری، شریک کردن، مصاحبت کردن، وابسته کردن، امیزش کردن، همدم شدن، پیوستن، مربوط ساختن، معاشرت کردن
-
associated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرتبط است، شریک کردن، مصاحبت کردن، وابسته کردن، امیزش کردن، همدم شدن، پیوستن، مربوط ساختن، معاشرت کردن
-
intercommunicate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتباط برقرار کردن، مرتبط بودن با، مراوده داخلی داشتن، مبادله کردن، امیزش کردن، معاشرت کردن
-
communicated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتباط برقرار کرد، گفتگو کردن، معاشرت کردن، ارتباط بر قرار کردن، مکاتبه کردن، کاغذ نویسی کردن، مراوده کردن، فرا فرستادن
-
communicates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتباط برقرار می کند، گفتگو کردن، معاشرت کردن، ارتباط بر قرار کردن، مکاتبه کردن، کاغذ نویسی کردن، مراوده کردن، فرا فرستادن