کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشاع
دیکشنری فارسی به عربی
مفصل
-
واژههای مشابه
-
مشاع بودن
دیکشنری فارسی به عربی
ارض مشاعة
-
جستوجو در متن
-
coparcener
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همکار، شریک، انباز، شریک مشاع، دارای حق مشاع
-
severalty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چند تا، مجزایی، زمین غیر مشاع
-
parcener
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهیه کننده، شریک مشاع
-
parceners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارسنز، شریک مشاع
-
adjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
adjunction، الحاق، افزایش، ضمیمه، مشاع سازی
-
parcenary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارسیان، شرکت در اری، هم میراثی، شرکت مشاع
-
collective
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمعی، اشتراکی، اجتماعی، انبوه، بهم پیوسته، مشاع
-
ارض مشاعة
دیکشنری عربی به فارسی
عمومي , معمولي , متعارفي , عادي , مشترک , پيش پاافتاده , پست , عوامانه , مردم عوام , مشارکت کردن , مشاع بودن , مشترکا استفاده کردن
-
common
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشترک، متداول، عام، معمولی، عمومی، عادی، مرسوم، عرفی، اشتراکی، عوام، متعارفی، مشاع، عوامانه، پیش پا افتاده، روستایی
-
joint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مفصل، درزه، بند، خط اتصال، شریک، لولا، بند گاه، زانویی، پاتوغ، بند بند کردن، کردن، مشترک، توام، مشاع، متصل، شرکتی
-
commonest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رایج ترین، مشترک، متداول، عام، معمولی، عمومی، عادی، مرسوم، عرفی، اشتراکی، عوام، متعارفی، مشاع، عوامانه، پیش پا افتاده، روستایی