کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرید
دیکشنری فارسی به عربی
تابع
-
جستوجو در متن
-
Meredith
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرید
-
myrtle bird
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرنده مرید
-
James Meredith
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیمز مرید
-
James Howard Meredith
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیمز هوارد مرید
-
henchman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمبل، مرید، طرفدار، پیرو، نوکر
-
disciple
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاگرد، مرید، پیرو، حواری، سالک، موافق، هواخواه، طرفدار
-
devotee
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جانباز، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، زاهد، سالک، مجاهد، جانسپار، پارسا
-
devotees
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جانبازان، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، زاهد، سالک، مجاهد، جانسپار، پارسا
-
تابع
دیکشنری عربی به فارسی
بهم چسبيده , تابع , پيرو , هواخواه , طرفدار , وابسته , موکول , نامستقل , شاگرد , مريد , حواري , دنبالگر , پست , نا مرغوب , پايين رتبه , فرعي , درجه دوم , مهر , نشان , نقش , باسمه , چاپ , تمبر , جنس , نوع , پابزمين کوبيدن , مهر زدن , نشان دار کردن , ک...